شهیـــد علـــــی اکبــــر قانعـــــی

بسیج مسجد کاظمبیک بابل
شهیـــد علـــــی اکبــــر قانعـــــی

آنچه ملاحضه می فرمائید در مورد شهید والا مقام علـــــی اکبــــر قانعـــــی از بسیجیان پایگاه علی بن ابیطالب ع مسجد کاظمبیک بابل است که به همت اعضای واحد دانش آموزی این پایگاه پژوهش و ارائه شده است . انشاءالله مورد قبول قرار گیرد.
نام پدر :
تاریخ تولد :
تاریخ شهادت :
محل تولد : بابل
گلزار معتمدی بابل
نحوه شهادت :
محل شهادت :

بایگانی

وصیت نامه شهید علی اکبر قانعی

شنبه, ۲۷ تیر ۱۳۹۴، ۰۶:۰۲ ق.ظ

وصیتنامه شهید علی اکبر قانعی شماره یک

 

 

بسم رب الشهدا و الصدیقین

 

 

 

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ کُونُواْ قَوَّامِینَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاء لِلّهِ وَلَوْ عَلَى أَنفُسِکُمْ أَوِ الْوَالِدَیْنِ وَالأَقْرَبِینَ إِن یَکُنْ غَنِیًّا أَوْ فَقَیرًا فَاللّهُ أَوْلَى بِهِمَا فَلاَ تَتَّبِعُواْ الْهَوَى أَن تَعْدِلُواْ وَإِن تَلْوُواْ أَوْ تُعْرِضُواْ فَإِنَّ اللّهَ کَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرًا   
سوره : النساء آیه135

 

 

ای کسانی که ایمان آورده اید ، به عدالت فرمانروا باشید و برای خدا، شهادت دهید ، هر چند به زیان خود یا پدر و مادر یا خویشاوندان شما چه توانگر و چه درویش بوده باشد زیرا خدا به آن دو سزاوارتر است پس ، از هوای نفس پیروی مکنید تا از شهادت حق عدول کنید چه زبان بازی کنید یااز آن اعراض کنید ، خدا به هر چه می کنید آگاه است.

 

 

 

 

فرمایش امام حسین بر کشته شدن : حبیب بن مظاهر پیرمرد صحابی و محترم، فوق العاده مورد علاقه حسین است در روایتی  چنین دارد : کشته شدن حبیب حسین را تکان داد و مصیبتش خیلی به آقا سخت گذشت اینجاست که فرمود : احتسبه و حماه اصحابی عندا... " شهادت حبیب و سایر اصحاب فدائیم را همه در حساب خدا گذاشت

 

 

ومن هم از سخن مولایم حسین درسی گرفتم و جانم را در حساب خدا گذاشتم تا شاید نظر لطف به ما بفرماید .

 

 

مادرم ، در شهادت من گریه مکن چون دشمنان این انقلاب منتظر چنین مواقع می باشند و مادرم ، اگر هم خواستی گریه کنی، تنها باش.مادرم، شبهای جمعه به فکر من باش. مادر جان به خانواده های شهدا سرکشی کن تا از بی کسی در آیند .

 

 

پدرم ، شبهای جمعه در دعاهای کمیل و توسل به یاد ما باش و از خدا بخواه با حسابی که باز کرده ام مرا جزء شهدا قرار دهد. واز برادر محمد می خواهم که جنازه ام را آوردند در مسجد بگذارند و برایم نوحه بخواند و در تشییع جنازه ام برادرم محمد نوحه بخواند تا روح من را شاد کند و شبهای جمعه به مزارم بیاید و در جلسات که شرکت می نماید ما را از یاد نبرد و اگر کسی گفت که او کوچک بود و در گوش او خوانده اند ، بگوئید او گوشی باز و چشمی باز داشت و حقیقت و موقعیت کشور و اسلام و انقلاب را درک کرد و بعد به جبهه رفت و امیدوارم امام زمان (عج) اسم مرا در ردیف سربازان کوچکش یادداشت کرده باشد.

 

 

والسلام علیکم و رحمه ا... و برکاته

 

 

در پایان تذکر می دهم که وصیم پدرم می باشد.

 

 

 

در پایان : خدایا خدایا تا انقلاب مهدی (عج) خمینی را نگهدار

 

 

 

 

 

وصیتنامه شهید علی اکبر قانعی شماره دو 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

سوره مبارکه آل عمران آیه ۱۶۹
وَلا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقونَ﴿۱۶۹
(ای پیامبر!) هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند، مردگانند! بلکه آنان زندهاند، و نزد پروردگارشان روزی داده میشوند.

 

 

با درود و سلام به روان شهیدان  راه قرآن و آرزوی شهادت در محضر امام زمان (عج) و طول عمر امام امت خمینی کبید مد ظله تا تشکیل دولت کریمه آن حضرت و پیروزی رزمندگان اسلام این شیران دلاور جبهه نبرد حق علیه باطل که شب ها را به عبادت و پاسداری از مرزهای شرف و کشور اسلامی می پردازند و به نماز شب هم قیام می کنند و جز به مقدار ضرورت نمی خوابند و در سخت ترین شرایط تا توان دارند روزه می گیرند و هرچه داشته ان همه را بر طَبَق اخلاص خود قرار می دهند و نثار جانان می کنند بنابراین رزمندگان با ایمان و سلحشور در جبهه ها می جنگند و نمی ترسند و بسیجی ها و نیروی انتظامی ما که شب را به پاسداری و گشت یعنی برترین عبادت در صبح می رسانند و ایثارگران ما که با کمک های مالی نیازهای جبهه و پشت جبهه را تدارک می بینند .از بارزترین  مصادیق بیان دلنشین امام متقیان امیرمومنان علی (ع) خواهند بود و اینان هستند که مرگشان از بسیاری شهیدان با ارزش تر است شما ای پدرانی که لباس غارت شده و خون آلود شده حسین در دست شماست با این مسئولیت مهم باید مواظب باشید و چنان فرزندان خود را تربیت کنید که مانند علی اکبر حسین در میدان رزم بجنگند و شما ای مادران دلسوز دنیا مسئولیت حضرت زهرا بر پشت شماست ، باید مواظب باشید مانند حضرت زهرا دخترانتان مثل زینب کبری (س) که به درد جامعه اسلامی بخورند .و شما ای برادران مهربان و از غم نیاسوده پرچم آزادگی عباس گونه در مشت شماست باید با رزم خود در میدان جنگ ، بجنگید و شما ای خواهران فداکار، پیام زینب بر دست، زبان زینب بر کلام، و سوز سکینه در مشت شماست باید با حجاب خود در پشت جبهه بجنگید .

 

 

قسمتی با پدر عزیزم: پدرم شما برایم زحمات فراوان کشیدید و لی من قدر شما را ندانستم شما به من آموختید، راه حسین و عاشقان حسین را به من آموختید که روشنایی چیست؛ امیدوارم که به حق پدریتان همچون حسین (ع) مرا ببخشید .

 

 

قسمتی با مادر عزیزم :مادر عزیزم شما بخاطر من زحمات زیادی متحمل شدید ولی من قدر شما را ندانستم و مرا چنان تربیت کردید که در این موقع بدرد اسلام خوردم.با دادن خون خود خواستم که درخت اسلام را آبیاری کنم-

 

 

امیدوارم بحق مادریتان همچون زینب کبری مرا ببخشید و در پایان از شما می خواهم بعد ازمن ، برادرم رضا را لباس رزم بپوشانی و برای بیت المقدس آماده کنی و از برادرم محمد می خواهم که برایم اگر خدای نخواسته جنازه ام را آوردند نوحه بخواند ، دلم می خواهد که مفقود یا گمنام بمانم چون لذت آن بیشتر می باشد.

 

 

والسلام علیکم و رحمه ا... و برکاته

 

 

 

12/12/65 منطقه شلمچه عملیات  کربلای 5

----------------------------------------

وصیتنامه شهید علی اکبر قانعی شماره سه

 

 

 

 

 

 

 

۹۴/۰۴/۲۷ موافقین ۰ مخالفین ۰
میثم میثم

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی